وقتی حرفی میزنید، متنی مینویسید یا حتی یک ایمیل ارسال میکنید، در حال شکلدادن به لحن برند خود هستید. لحن برند، همان صدایی است که مخاطبان شما میشنوند و بلافاصله در مورد شما قضاوت میکنند. این فقط مربوط به کسبوکارها نیست. هر فرد یا برندی که حرفی برای گفتن دارد، لحن خاص خود را دارد، چه از آن آگاه باشد چه نباشد.
لحن برند، فراتر از کلمات
برخی فکر میکنند لحن برند فقط یک لایه اضافی پس از طراحی لوگو یا انتخاب فونت است. اما واقعیت این است که لحن برند، همان احساسی است که مخاطب در اولین برخورد با شما تجربه میکند. این همان "چک وایب" (تست احساس) است که تعیین میکند آیا مخاطب شما را انتخاب میکند یا بدون توجه رد میشود.
خیلی از برندها ماهها روی طراحی لوگو و رنگها وقت میگذارند، اما وقتی نوبت به نحوه بیان میرسد، تنها به یک جمله کلی مثل "دوستانه اما حرفهای" بسنده میکنند و دیگر به آن فکر نمیکنند. این در حالی است که لحن برند شما هر روز در تعامل با مشتریان در حال شکلدهی به تصویر ذهنی آنهاست.
فراموششدن = مشکل لحن برند
آیا تا به حال متنی از برند خود را بلند خواندهاید؟ آیا واقعاً شبیه به خودتان است؟ یا صرفاً مجموعهای از کلمات بیروح است؟
مشکل بسیاری از برندها این نیست که محصول بدی دارند، بلکه این است که به یادماندنی نیستند. لحن برند، کلید اعتمادسازی است. به مخاطب میگوید: "ما شما را درک میکنیم" یا برعکس، باعث میشود احساس کنند اینجا جای آنها نیست.
لحن برند، آهنربای مخاطبان وفادار
نکته جالب اینجاست: بیخطربودن، خطرناکترین استراتژی است. اگر لحن برند شما شبیه بقیه باشد، ممکن است کسی را نرنجانید، اما هیچکس هم شما را به خاطر نمیسپارد. در دنیای پرسرعت امروز، مردم نه آنچه را که میگویید، بلکه حسی که به آنها منتقل میکنید را به خاطر میسپارند.
لحن برند شما در حال حاضر وجود دارد
حتی اگر برای آن برنامهریزی نکرده باشید، لحن برند شما در هر ایمیل، توئیت، صفحه فرود و حتی اسلایدهای ارائهتان نمایان است. سوال اینجاست:
آیا شما لحن برند خود را انتخاب کردهاید؟ یا این لحن برند است که شما را تعریف میکند؟